- حسین ابرقویی – صبح که بیدار میشوی، گوشی را برمیداری، صفحه پیامها را باز میکنی، و یکدفعه غرق میشوی: خبری فوری درباره گرانشدن دلار، هشدار یک پزشک ناشناس درباره داروی مرگبار، یا حتی داستانی عجیب از یک اتفاق ترسناک. ترس، خشم، هیجان؛ انگار دست نامرئیای مستقیم میرود سراغ قلبت، نه عقلت.
اما چقدر از اینها حقیقت دارد؟ و ما، بهعنوان کاربران عادی، چقدر در گسترش این موج سهم داریم؟
دکتر سارا رضوی، کارشناس ارتباطات، میگوید: «امروز هر کسی که یک گوشی هوشمند دارد، خودش یک رسانه است. ما فقط تماشاگر شایعات نیستیم، بازیگران اصلی آنها هستیم.»
او مثالی ساده میزند: یک پیام کوچک با تیتر «فوری: امشب دلار گران میشود» وارد گروه خانوادگی میشود. خواهر، عمو، پسرخاله، همه آن را برای دوستانشان میفرستند. صبح، صف جلوی صرافیها تشکیل میشود، قیمتها بالا میرود، بازار دچار التهاب میشود — فقط به خاطر یک شایعه بیپایه.
دکتر رضوی هشدار میدهد: «شایعهها عقل ما را هدف نمیگیرند؛ احساساتمان را نشانه میروند. وقتی هیجانزده میشویم، کمتر فکر میکنیم و سریعتر کلیک میکنیم.» برای همین، اولین قدم مقاومت در برابر شایعه، کندکردن واکنش است.
او توصیه میکند: پیش از بازنشر هر خبری، چند سؤال از خودمان بپرسیم: این خبر از کجا آمده؟ چرا دارد منتشر میشود؟ و بازنشر من، چه تأثیری میگذارد؟ حتی گاهی فقط پرسیدن از یک نفر مطمئن یا چککردن منابع رسمی میتواند جلوی یک اشتباه بزرگ را بگیرد.
اما اگر همین روند ادامه پیدا کند چه میشود؟ دکتر رضوی میگوید: «اعتماد اجتماعی فرو میریزد. مردم نه رسانهها را جدی میگیرند، نه حتی هشدارهای واقعی را باور میکنند. جامعه، روی لبه بحران دائمی حرکت میکند.»
او راهحل را ساده اما عمیق میداند: آموزش، از همان مدرسه. بچهها باید یاد بگیرند چطور واقعیت را از شایعه تشخیص دهند. رسانهها باید ابزارهای ساده و کاربردی برای راستیآزمایی به مردم بدهند. و مهمتر از همه، هر کاربر باید بداند گوشی دستگرفتن یعنی پذیرفتن یک مسئولیت اجتماعی؛ هر کلیک، هر بازنشر، حتی هر سکوت، میتواند آینده جامعه را شکل بدهد.
دکتر رضوی در پایان میگوید: «شایعه فقط یک خبر غلط نیست؛ زنجیری است که دست به دست میشود و در نهایت گردن همه ما را فشار میدهد. اگر میخواهیم آیندهای سالم داشته باشیم، همین امروز باید تصمیم بگیریم این زنجیر را قطع کنیم.»

