کارشناس اقتصاد، گفت: کسانی که حقوقبگیر و منابع درآمدی ثابت دارند، حتی آنهایی که درآمد ثابت ندارند، روز به روز فقیرتر میشوند.
موسی خانی در گفتگو با پرونده نیوز در خصوص اوضاع اقتصاد کشور اظهار کرد: از نظر درآمدی به روش های مختلفی دولت سطح درآمد را بالا ببرد که تعدای از مردم از خط فقر بالا بیایند. در دولتهای گذشته همیشه بحث اقتصادی و تبلیغات انتخاباتی مطرح بوده، به خصوص در دولت اخیر اتفاق نیفتاد؛ اما هر روز کسانی که حقوقبگیر و منابع درآمدی ثابت دارند، حتی آنهایی که درآمد ثابت ندارند، روز به روز فقیرتر میشوند؛ چرا دولت نمی تواند به وعده هایی که به ویژه در رابطه با بحث افزایش سطح درآمدی می دهد، عمل کند.
کاهش فاصله بین دهک های بالا و پایین
وی در خصوص تاریخ اقتصادی بیان کرد: در زمان های قدیم سکه ها طلایی بود، نقش پادشاه بود و به این معنی بود که پادشاه را به رسمیت بشناسند، دوم ضراب خانه من ناظر هستم، پولی که عکس من بر روی آن هست بیارزش نکنید، سکه ای که طلا است، درون آن مس یا فلز بیکیفیت مخلوط نکنید. علت فراز و فرود کشورها تورم است. امپراتوری در تاریخ نماند، مگر آن که توانست تورم را کنترل کند، امپراتوری روم از بین رفت، بیش از پایان امپراتوری سکه های ۸ گرمی تبدیل شد، به چهار و نیم گرمی. امپراتوری هابسبورگ آ اسپانیا به واسطه نقرهای که از امریکای جنوبی می آوردند، آنقدر این سکهها زیاد شد که از بین رفت. بریتانیای کبیر که خورشید در آنجا غروب نمی کرد همانند هلند از بین رفت و به این بریتانیا تبدیل شد ارزش پول از بین رفت. کار دولت در معنای کلی به واسطه اقتصاد بومی میخواهد، اقتصادش را قوی تر بسازد، مسلما که توسعه یافتن مهمترین کار برای کشورهایی مثل ما است، همان چیزی است که اقتصاد مقاومتی برای رسیدن به اهداف سند چشمانداز ۱۴۰۴ ماده ۳۹ افزایش قدرت خرید گروههای کم درآمد و محروم و مستضعف و کاهش فاصله بین دهک های بالا و پایین درآمدی جامعه و سیاست های مناسب جبرانی مردم جامعه ساخته شود. کشور دولتها مطالبه دارند که ارزش پول ملی را حفظ بکنند.
کاهش ارزش پول تاراج مردم فقیر توسط افراد ثروتمند است
موسی خانی در خصوص ارزش پول تاکید کرد : دولت کاهش ارزش پول که تاراج مردم فقیر توسط افراد ثروتمند است را کم بکند ، دولت میگوید، از مردم فقیر می خواهد حمایت کند،دولت هایی که توسط انواع راهکارها که باعث فقیرتر شدن و کوچکتر شدن طبقه متوسط جامعه شدند، همین طبقه متوسط را حمایت کنند، راهکارهایی که اجرا میکنند، به ضرر تمام می شود و کسانی که قربانی تورم و کسر و بودجه دولت هستند، استفاده می کند، دوباره به دست آنهایی که عامل تورم هستند، این کار را انجام دادند؛ مثالی بزنیم، ببینیم، چه اتفاقی افتاده است؟ دولت عامل تورم بود، بانک زدن با بانک زدن فرقی دارد، فرد تاسیس کننده چه فرقی دارد؟ نمیخواهیم سیستم بانکی را زیر سوال ببریم، اما اگر من بخواهم بانک بزنم، یک شعبه بانک بزنم، مقدار خاصی می توانم ببرم، کسانی که بانک می زنند، دست در جیب تمام افراد جامعه می کنند. در گذشته میگفتند که بانکها واسطه مالی هستند و پول را میگیرند و می دهند، اما در حال حاضر این گونه نیستند.
بانک ها خلق پول میکنند
کارشناس اقتصاد ادامه داد: در حال حاضر اروق ها و بورس هستند که پول را میگیرند و به نوعی واسطه هستند. بانک ها خلق پول میکنند، توجه کردید، وقتی به بانک مراجعه میکنید، میگوید، پول بریزید تا به شما وام بدهم، هر لحظه پول خلق می کند و اعتبار ایجاد می کند، وقتی کل سیستم بانکی تکرار می شود و تبدیل به خلق پول در مقیاس بالا می شود، در کشور ما افزایش پیدا کرد، جنگ اقتصادی دهه هفتاد اجرا شد و تورم تا ۵۰ درصد رسید، گفتند، نفت بلا است، وام های اشتغال زایی شدند تورم؛ اگر پول خوب است، چرا بلا می شود؟ پول برای همه خوب است؛ اما زیاد که شود در مقیاس بالا مشکل فراهم می شود، شما باران را در نظر بگیرید، وقتی زیاد ببارد سیل می شود، یک دفعه سدها شکسته می شود. وقتی در جامعه ای پیشرفت صورت بگیرد، یکی کار تولیدی و خدماتی، یکی خانهداری، آرایشگری و صنعت کار می کند، همه این عوامل برای این است که کشور را به جلو ببرند، حالا یک پولی تزریق می شود، چه سیستم تعدیل وام های صندوق بینالمللی پول و جاهای دیگری گرفته شد؟ پول داخل کشور تضمین داده شد که این برگرداند، چه فروش نفت که فروخته شد؟ وامهای زودبازده پرداخت شد و متاسفانه بازپرداخت شان مورد سوال است، چرا تحریم است ؟ وقتی پول در جامعه می آید و این پول نفت است یا چیز دیگری؟ به چه کسی میرسد؟ چه کسی دنبال اشتغال صنعت می رود؟
موسی خانی افزود: علیخانی زمان قبلی امنیت اقتصادی رئیس برنامه و بودجه یا وزیر اقتصاد بوده کتابی نوشته و در آن اشاره کرده، نشستن دور میز که ما میخواهیم اشتغالزایی کنیم، ما می خواهیم به مردم کمک کنیم، به همین علت رفتیم، کارخانه زدیم، برای طبقه فقیر فقط و فقط خودت باید فکر کنی، اشتغال زایی و به نام حمایت از قشر فقیر، از من بگیر و انواع حمایتها از من داشته باش، در واقع ظاهر سازی می کند که پولشون به تعدای افراد می رسد، بانک ها هم می گویند، ۸۰ درصد وام به ۲۰ درصد می رسد، پول به افرادی که نزدیک قدرت سیاسی هستند، میرسد، از پول نفت آمده، با هم کار کردیم، سپرده کردیم، به بانک دادیم، سرمایه گذاری شود، مردم وام بگیرند، به مصرف برسانند، اما این وام ها در کشور ما به افراد رسیده که نزدیک قدرت سیاسی هستند، برای گرفتن وام حرف و حدیث در جامعه زیاد است، کجا بردند، این وام ها در صنعت و بخشی از آن را در سوداگری و املاک و مستغلات بردند، دلار و سکه و خودرو خریدند، بخشی از این پول را خارج از کشور بردند، ماحصل تلاش جامعه یک سوم آن به صنعت برگشته است .
وی در ادامه گفت: در طی زمان صنعت را ضعیف کرده است، اولا در مستغلات همه این ها تورم ایجاد کرده، در خارج از کشور استفاده کردند، در بخش صنعت نیاورده است، بخشی که تعهد داده آن را در صنعت استفاده کرده، پول را بردند، خارج از کشور، در صنعت خرج نکرده اند و با آن مستغلات گرفتند، من ندارم، پس بدم، اگر شما با سود تولید فروشی داشته باشید و پس بدهی نداریم، دولت دوباره ندارد، دوباره به ما بدهد، بدهی های قبلی را جبران کند، احتمالا سال ها تکرار می شود. از آن ۸۰ درصدی که دنبال پول هستند، سراغ واردات می روند، وارداتی که به نیاز جامعه نیست، واردات موارد مصرفی، ماشین آلات وارد نمی کنیم و این را تکرار کردند و ماحصل آن را بردند، املاک و مستغلات خریدند، از منی که کار کردم بردی به نام سرمایه گذاری و جاهای دیگر باید به اقتصاد برگردد، فقط آنها بردند و تبدیل به پول کردند، برای صنعتگر خلق کردند، توهم ارزش دادن برنمیگرداند، به جایی که ۱۰ میلیون حقوق بدهی، ۴ میلیون، ۵ میلیون حقوق می دهیم، قوی تر شدند، قوی تر می شوند، نسبت به پارسال، همه چیز دارم ؟ نیاز به خانه ندارم؟ خونه بخرم، ماشین بخرم، ماشین ندارم، از کی بخرم؟ از همان تولیدکنندهای بخرم که وام گرفته و این کارها را انجام داده، اگر به خارج از کشور هم نبرده باشد، هم اینجا شرکت دولتی و انواع روشهای حیف و میل شده ، قشر فقیر ضعیف تر شده است.
شورای عالی کار نتوانسته یا قدرتی ندارد، کار انجام بدهد
موسی خانی گفت: ماده ۴۱ قانون کار می گوید، سازمان های عالیه کار همه ساله موظف است، میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و صنایع مختلف با توجه به معیارهای که از طرف بانک مرکزی اعلام میشود، بدون آنکه مشخصات گروه کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد و به اندازه یک خانواده متوسط به مراجع رسمی اعلام میشود، را تأمین نماید شورای عالی کار کجاست؟ یکی از بنگاه هاست، نهادهای جامعه باید از نهادهای جامعه شورای عالی کار باشند، شورای عالی کار نتوانسته یا قدرتی ندارد، که این کار را انجام بدهد. وقتی با کسری بودجه روبرو باشیم، بالا برود، در واقع به نام صنعت و اشتغالزایی و تبدیل به چیزهای دیگر می کنید، صنعت ضعیف تر و کوچکتر می کنید، یکساله و دوساله و ۵ سال بعد هم این کارگران اخراج میکنید، به او حقوق کمتری پرداخت می کنید، بقیه یا بیکار می شوند، کارگران روزمزد فرمایید، صنعتگری که شما می فرمایید، اکنون نمی تواند پرداخت کند، با بسیاری از مشکلات مواجه هستند، قربانی تورم در واقع جامعه به واسطه این تورمی که اتفاق می افتد و به واسطه قربانیان و باعث آن تورم که است مردم را دچار کسری بودجه میکند.
کارشناس اقتصاد تاکید کرد: به جای اینکه برخی از کسانی که باعث تورم شده اند و می دانیم کجا هستند و می دانیم چه کسانی هستند، به خوبی از طریق سیستم هوشمند همه این ها را در بیاورد. به جای اینکه این روند را پیش بگیریم، متوقف شدنی هست، ممکن است تنها راه ممکن باشد، امروز در جامعه چاپ پول متوقف شود، دوم محو پول صورت میگیرد، یعنی چی صدور اوراق قرضه توسط دولت است، اگر روند پیش برود، از پول استفاده کمتر می کنند، فساد کمتر می شود، به افراد خاص کمتر پول داده می شود، در نهایت در صنعت واقعی چه اتفاقی می افتد؟ سرنوشت که برای امپراتوری روم افتاد و مردم کشورش برده ی کشورهای دیگر شده بودند، ضعیف تر می شدند، وقتی صنعتگران بخواهند تولید کنند، به کی بفروشند؟ پول واقعی داشته باشد، کاغذ بی ارزش نداشته باشد و تقاضای جامعه رفتهرفته می شود، تولیدکننده ضعیف تر می شود، خرید شب عید از گزینه های مردم حذف می شود، یعنی چی؟ مگر این تولیدکنندگان و مغازه دارها می گویند، کسری مان را شب عید جبران می کنیم.
بردگی مردم توسط ثروتمندان و بردگی مردم کشور توسط کشورهای خارجی
موسی خانی در پایان خاطر نشان شد: در نهایت اگر این مسیر ادامه پیدا کند، تبدیل می شود، اول بردگی مردم توسط ثروتمندان، دوم بردگی مردم کشور توسط کشورهای خارجی، چطور صادرات بیشتر شده است؟ چون قیمت ارزان، یعنی چگونه؟ برای خارجی خیلی ارزون است، تولید بی ارزش کنیم ، یعنی هر چقدر تولید کنیم، با قیمت ناچیز از شما میخرم. در نهایت رایگان برای من داری کار می کنید. عدم دانش از اقتصاد تاریخی است، آنهایی که اقتصاد جهان را خواندند ، میداند ایتالیایی که به اینجا رسید، چینی که پیشرفت می کند، ساده ملت خود را تقویت می کند، تجارت نباشد، آدام اسمیت می گفت، یعنی چی من منابع کشور خودم را بفروشم، فقیر قوی تر می شود، مواد اولیه را ارزان میگیرند، دوباره مواد صنعتی را ۱۰ برابر میخریم، چند سال بعد مواد خام، تمام می شود، پول هم نداریم، بپردازیم، برنامه رسمی و غیررسمی مشخص است، چقدر افزایش حقوقی که اعلام می شود، از طرف نهادهای رسمی چقدر است، تفاوت بین ۳۵ تا ۴۰ درصد کار می کند. همیشه شما را دچار توهم پولی می کند، در ظاهر به شما پول میدهیم، اما در عمل چیزی بیشتر از جیب شما برداشتیم، درنهایت به ضرر اقتصاد است و سیاست های دنیا اجرا می شود، با اینکه سیاستهای نئولیبرالی را تدریس میکنیم و همه این ها را اجرا می کنیم.
حسین ابرقویی