حسین باغگلی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این پرسش که کارهای بر زمین مانده آموزش و پرورش زیاد است، کار تیمی که قرار است انجام بدهید، به چه صورت پیش خواهد رفت و دید و برنامه کلیتان در این زمینه چگونه خواهد بود؟ گفت: تجربه من در مدارس امام رضا (ع) به من نشان داده که آدمها بسیار متنوع و متفاوتند. در کوتاهمدت چیزی که مسئله را حل میکند، یکسان بودن یا الزاماً بسیار همدل بودن تیم اجرایی نیست، بلکه ایجاد سازوکارهائی است برای اینکه ارتباطات حاکمیت در اینجا وزارتخانه با بدنه اجرایی به هم نزدیک باشند.
وی در پاسخ به این سوال که مقاومت در آموزش و پرورش ممکن است زیاد باشد نیز گفت: بعضاً به دلیل روحیه محافظهکارانهای که در آدمها در همه زمینهها به وجود آمده، خیلی نگران از هم پاشیدن همه چیز هستند و قدرت تحملشان به شدت پایین است. به همین دلیل اتفاقاً اگر شما از نزدیک با آنها ارتباط بگیرید، بسیاری از چالشهائی را که دارند میتوانند تحمل کنند. برای مثال در این اوضاع وحشتناک کرونا، چرا مردم به آقای رئیسی امید بستهاند؟ چون ایشان توانسته با بدنه جامعه احساس همذاتپنداری و آنها را درک کند، احساس آدمها این است که ایشان بهتر میتواند کار کند. یعنی در واقع معادلات کنار میروند.
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص اینکه معلمان بابت معیشتشان گلایه دارند و این برای امروز و دیروز نیست. برای آنچه کاری میخواهید انجام دهید؟ بهطور خاص نگاه شما به حل بنیادین مسئله معیشت معلمان چیست که چالش ایجاد نشود. بیان کرد: در اینکه باید حقوق معلمان را افزایش بدهیم اصلاً شک نکنید. این یک امر به حق و درست است. اینکه باید برایشان منابع تأمین کنیم، تردیدی نیست. مسئله ما الان این است که بودجه آموزش و پرورش در کل کم نیست. سوال این است که دارد چگونه خرج میشود؟ حداقل در کلانشهرهائی مثل تهران که ما نباید پول مدرسهسازی بدهیم. باید برویم و پیگیری کنیم و بگوئیم شهرداری این کار را بکند!
در اینکه باید حقوق معلمان را افزایش بدهیم اصلاً شک نکنید. این یک امر به حق و درست است. اینکه باید برایشان منابع تأمین کنیم، تردیدی نیست
وی ادامه داد: براساس همین سند تحولی که حضرت آقا هم گفتهاند که باید اجرا بشود، همه در این قضیه سهم داریم و دیگر ارگانها هم سهم دارند و باید نقش ایفا کنیم. چرا ما تصور میکنیم مدرسه جایی است که کلیدش دست من است. صبح میروم در آنجا را باز میکنم و ظهر که بچهها میروند در آنجا را میبندم و در تعطیلات هم کلاً در آن بسته باشد؟ آیا ما نمیتوانیم با هماهنگی شهرداری یا سایر مسئولین ساختمانی را بسازیم که چندمنظوره باشد؟ صبحها مدرسه باشد و در سایر اوقات خدمات دیگر فرهنگی و آموزشی و تربیتی ارائه کند.
وی درباره اینکه شاید در این صورت عنوان شود این مدرسه فروشی است نیز گفت: مدرسه مال دولت است و ما به جای اینکه برویم پولمان را به آجر و سیمان و تیرآهن بدهیم، به محتوای داخل مدرسه میدهیم. بچهها را که به شهرداری نمیدهیم. میگوئیم این ساختمان الان اینجا هست. صبح مدرسه است، بعدازظهر هم خدمات ارائه کند مثلاً فرهنگسرا یا سرای محله است و شاید به همین بچهها خدمات بدهد.
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش ادامه داد: ما در فرهنگی رشد کردهایم که ثبات برایمان خیلی مهم است. الان با این حرفی که زدم، خیلیها خواهند گفت هر کسی بیاید و برود و بعدازظهر اصلاً معلوم نیست چه کسی بیاید و برود. واقعاً چرا اینجوری نگاه میکنیم که فکر میکنیم نمیشود مدلی راه رفت که مشکلی نداشته باشد که بچهها بیایند آنجا درسشان را بخوانند و بروند و بعدازظهر هم فضای دیگری البته از جنس تعلیم و تربیت و فعالیت فرهنگی داشته باشد. اگر جرئت کنیم که به پدیدهها به گونه دیگری نگاه کنیم، با همین بودجه هم دستمان باز میشود.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که یک عده میگویند که شما ادامه تفکری هستید که در جهت رشد مدارس غیردولتی، اهمیت ندادن به مدارس دولتی، شکاف طبقاتی آموزشی و… حرکت می کنید نیز گفت: به دو دلیل این اتفاق نمیافتد. یک دلیلش این است که من دارم در چارچوب سیاست کلانتری کار میکنم که سیاست رئیسجمهور است و قطعاً سیاست رئیسجمهور چنین چیزی نیست. ما میتوانیم روی کیفیتبخشی مدارس دولتی کار کنیم و میگوئیم که ما اتفاقاً زمینه را فراهم میکنیم که کیفیت مدارسمان بالاتر برود. اگر کیفیت مدارس دولتی ما بالا برود، به شکل اتوماتیکوار مدارس غیردولتی ما کاهش پیدا میکنند. اگر من پدر و مادر ببینم که بچهام دارد در یک مدرسه دولتی سرویس خوبی میگیرد، چرا باید بچهام را در یک مدرسه غیردولتی بگذارم؟
ما میتوانیم روی کیفیتبخشی به مدارس دولتی کار کنیم و میگوئیم که ما اتفاقاً زمینه را فراهم میکنیم که کیفیت مدارسمان بالاتر برود. اگر کیفیت مدارس دولتی ما بالا برود، به شکل اتوماتیکوار مدارس غیردولتی ما کاهش پیدا میکنند
باغگلی ادامه داد: به نظر من اصل این است که ما چندین نوع_تعداد زیاد_ مدرسه نداریم چون اسامی که برای ما مهم نیستند. یکسری مدرسه داریم که هزینههایشان توسط مخاطبانشان تأمین میشوند، حالا با یک بالا و پائینی. یا به قول شما غیردولتی یا از نوع مدارس صدرا و امام رضا (ع) و هیأت امنایی… هستند. یک دسته مدارس کاملاً دولتی هستند که اتفاقاً تعداد اینها زیاد است. حداکثر یک دسته سوم هم داریم که برای گروههای خاص به صورت هدفمند توسط دولت راه افتادهاند و بخش اعظم هزینهشان را دولت میدهد و بخش اندکی را از مخاطب میگیرند مثل نمونه دولتی یا سمپاد. از نظر من اگر خیلی بخواهیم دستهبندی را گسترش بدهیم همین سه دسته هستند.
وی بیان کرد: اگر مدرسه دولتی را تبدیل به محیطی کردیم که وقتی والدین بچهاشان را به آنجا میفرستند میبینند بانشاط هست و دارد چیزهائی را یاد میگیرد و مدرسه این توانمندیهای فرزندشان را به آنها نشان میدهد چرا باید او را جای دیگری ببرم. امروز مدرسه دولتی ما ضرورتی نمیبیند که به والدین بچهها نشان بدهد که بچههایشان چه توانمندیهائی را کسب کردهاند، این خودش یک چالش است. البته منظورم همه مدارس نیست قطعاً. ولی باید به این چالش نگاه کنیم و برای کیفیت بخشی به مدارس که در نهایت به سود مدارس و بچه هاست راه حل های عملی داشته باشیم که ما این راه حلها را داریم.
وی اظهار کرد: اگر رأی اعتماد بگیرم، یک قانون برای خودم دارم. نقد گذشته تعطیل و فقط راجع به آینده میخواهیم حرف بزنیم. یکی از ویژگیهای بد فرهنگی ما ایرانیها این است که استاد از بین بردن اعتماد به نفس خودمان هستیم. اگر ما بتوانیم فضای روانی مطلوب را ایجاد کنیم، باور قلبی من این است که درصد قابل توجهی از معلمها همراهی خواهند کرد و وارد این بازی میشوند و اتفاقاً در این سیستم خودشان، خودشان را کنترل میکنند.