ایمان زنگنه، در گفتگو با پرونده نیوز در خصوص تغییر رئیس بانک مرکزی، اظهار کرد: ایشان حداقل با حضوری که در وزارت اقتصاد داشته و ارتباطاتی که در سیاست کلان دارند، می توانند تعامل خوبی با سایر عواملی که بر نرخ ارز تعیین کننده است، ایجاد کنند؛ حداقل نرخ را ثبات پذیر کنند، با تغییر افراد و اشخاص اتفاق حقیقی نمیافتد میتوانم بگویم شاید در کوتاه مدت اثراتی مشاهده کنیم، اما در میان مدت و بلند مدت تاثیر مهمی نمی تواند داشته باشد.
وی در خصوص اوضاع کنونی اقتصاد، عنوان کرد: اول با توجه به شرایط کشور که بخشی از آن به نقدینگی و نظام بانکی، بانک مرکزی و بخش دیگر به کسری دولت در شرایط تحریم بر می گردد، در کوتاه مدت انتظارات هدایت نکرد، گشایشی هم در مراودات پیرامونی اتفاق نیفتاد که هزینه ها کم شود، نمی توانیم برای ارز سقفی را متصور شویم، افزایش نرخ ارز خیلی با واقعیت موجود مطابقت ندارد. برآوردی که تقاضای کالایی و واردات کالا است، نداریم. بخشی از تقاضای ارز به این برمیگردد که افراد چشم انداز اقتصادی خوبی برای خود متصور نیستند و گمان میکنند افزایش تورم ادامه دار است.
زنگنه، ادامه داد: تقاضای ارز آنکه واقعی برای خدمات و کالا نیست، اگر بپذیریم بخش از این تقاضا به عوامل روانی و انتظاراتی که فعالان اقتصادی دارند، برمیگردد، بهتر می توانیم مسائل ارز و فشار ناشی از آن را کنترل کنیم. باز میگویم نمیتوانیم سقفی برای نرخ ارز متصور شویم مگر اینکه مبادی و ورودی ارز را کنترل کرده و مسئله تورم را سامان بخشیم. شکل دهی به انتظارات مهم است که اگر گشایشی در سیاست خارجی و دسترسی به منابع ارزی ایجاد شده و مراودات راحت تر شود و کانال ارز راحت تر به داخل بیاید و تعاملات تسهیل گردد، می توانیم شاهد باشیم که اطمینان بخشی و ثبات بخشی در چشم انداز کوتاه مدت اقتصادی و اثرات روانی آن کاسته شده و نرخ رشد اقتصادی کشور افزایش یابد.
دستآورد وعده ۲۸هزار تومانی برای بانک مرکزی
عضو اقتصاددانان ایران، در خصوص وعده نرخ ۲۸ هزار تومان دلار در بازار توافقی، بیان کرد: اگر از دید بانک مرکزی به آن اشاره کنیم و آنها بتوانند این نرخ را تثبیت کنند، یک دستاورد عنوان می کنند؛ اما اینکه به طور واقعی نرخ ارز با توجه به شرایط تورم و ارقامی که درباره رشد نقدینگی داده می شود، باید با هم تناسب داشته باشد؛ اما نگرانی این جاست که نرخ بازار آزاد از این نرخ پیشی بگیرد. اگر این اختلافی که بین نرخی تصویب شده و بازار آزاد ایجاد می شود؛ از مسیر دستور نباشد و نرخ آزاد در بازار این را علامت بدهد که قرار است نرخ ارز کاهش پیدا کند، چه بسا چنانچه اتفاقات واقعی باشد، نرخ نه تنها ثابت شود، بلکه بتواند کاهش هم پیدا کند؛ اما از حیث عنوان کردن آنها دستاورد می دانند. درباره اینکه نرخ ارز افزایش پیدا کرده و به دنبال آن ارز که لنگر اصلی تورم است، به نوعی روی تولید اثر می گذارد، روی افزایش قیمت و تورم بعدی هم تاثیرگذار است، اثر کوتاه مدت را بر روی بازار های واقعی مشاهده می کنیم .
زنگنه افزود: نگرانی که در اینجا وجود دارد این است که اختلاف بین بازار آزاد و نرخ ثبات مفسده ای که در ارز ۴۲۰۰تومانی شاهد بودیم، در ارز نیمایی هم اتفاق بیفتد، مگر سیاست ارز منسجم و چند گام پیاده شود و اعتماد را به بازار برسانید. هم بضاعت دولت اقتضا کند که نرخ ارز را پایین بیاورد، توانایی در دسترسی به منابع ارزی، چه مقدار است؟ دوم اینکه دولت بر روی اطمینان بخشی اثار و هدایت انتظارات کار کنند، اطمینانبخشی کرده و مردم را به اعتماد برساند که دولت هم و غمش در اعلام و ابراز این است که در حوزه عمل، نرخ ارز تقلیل پیدا کند. اگر همین نرخ اعلام شده هم تثبیت شود و مردم مطمئن شوند که در یک بازه ای میان مدت ارز تثبت شده است، برای بازار آشفته ایران یک نقطه مثبتی است که همیشه در این آشفتگی نیستیم و قرار است نرخ تغییر کند، تلاطمی که وجود دارد، این امکان که فعالان اقتصادی بتوانند سرمایه گذاری و تجارت کنند را می گیرد. آفت سرمایهگذاری در ایران در وهله اول نوسانات ارزی و در وهله دوم صنایعی که نیاز به به روزرسانی ماشین آلات، خدمات فنی مهندسی و مواد اولیه وارد شده است، افزایش نرخ ارز به آنها زیان می زند، در چند سال گذشته نرخ تشکیل سرمایه گذاری ثابت نرخ منفی بوده است.
آشفتگی بازار باعث بی ثباتی بازار ارز می شود
وی در خصوص بازار حقیقی نرخ ارز و عملکرد دولت، گفت: در این که دولت تمایل داشته باشد، نرخ ارز را در یک نقطه ای خاصی به شکل دستوری و خارج از نقطه تعادلی نگه دارد، به توانایی و بضاعت مالی بر می گردد که چه مقدار و منابع و دسترسی ارزی دارد؟ در شرایط تحریمی در هر قسمت با محدودیت مواجه است، در بلند مدت با توجه به اینکه فشار بر روی افزایش نرخ ارز وجود دارد، بر روی نقدینگی و رشد نرخ تورم تاثیر گذار است، پس قاعدتا اگر متغیر دیگری تغییر نکند و انتظار داشته باشیم که نرخ ارز ثابت بماند، تجربه نشان میدهد که موفق نیست و آن محدودیت دوامی نداشته است. مهم این است که بتوانیم نوسانات بازار ارز را پیشبینی پذیر یا حداقل نوسانات را از نرخ دور کنند یا افزایشی که قرار است، داشته باشد، مشخص و پیش بینی پذیر باشد، برای فعالان اقتصادی قابل تصور باشد، به ناگاه محدودیتهای ارزی که برداشته می شود، عده ای دسترسی به منابع اطلاعاتی و به نوعی رانت دارند و تعداد کثیری به این منابع دسترسی ندارند، نابرابری و شکاف درآمدی را بیشتر می کند؛ اما اگر این نرخ طوری باشد که با کنترل بانک مرکزی هدایت شود و افزایش آن قابل پیش بینی باشد، به این شکل نباشد که از کنترل سیاست گذاری پولی و ارزی ما خارج شده است، اثرات زیان بخش آن کمتر است، تا اینکه ناگاه از دست دولت خارج شود و دیگر نتوان کنترلی برای آن متصور شد.
وارد کردن فشار بیشتر بر روی بازار آزاد با مسائل روانی
زنگنه در پایان در خصوص تاثیر تقاضای ارز بر روی نرخ آن، خاطرنشان کرد: اگر از منظر عرضه و تقاضا نگاه کنیم تقاضای ارز بسیار بالاست و صرفاً تقاضای کالایی نیست، در واقع یک عده ای که تقاضای ارز دارند، می خواهند، در مقابل تورم پوششی برای خود ایجاد کنند و خود را در برابر آن معصون نگه دارند، یک بخش از آن است و بخش دیگر آمار و ارقام نشان میدهد، بحث خروج سرمایه از کشور است که به این شکل ارزی را خریداری کنند و از کشور خارج کنند، در آمارهای اقتصادی به عنوان خروج سرمایه از آن یاد می شود. وقتی از ثبات، پیش بینی پذیری و اطمینان بخشی را به اقتصاد برگردانیم، اثرات روانی که افزایش نرخ ارز را تشدید می کند، کاهش پیدا می کند و سرکار ما با اثرات واقعی است که منجر به افزایش نرخ ارز می شود؛ اگر بتوانند انتظارات را به شکلی هدایت کنند که اطمینان بخشی را به جامعه و اقتصاد منتقل کند، بار انتظارات و نگرانی از افزایش نرخ ارز که افزایش آن باعث بالا رفتن تقاضای ارز می شود، آن فشار را از روی ارز برداشتند و میتوان مسئله اصلی و حقیقی افزایش نرخ ارز بیشتر بپردازند. گام اول باید بتوانیم اطمینان را به مردم و باز گردانیم و به روی مردم یک چشم اندازی روشنی از جنس اتفاقات واقعی در اقتصاد تسهیل کنید، اینکه مناسبات پیرامون کشور بهتر شده و اتفاقاتی که هزینه مبادلات کاهش پیدا کند، دسترسی ما به منابع ارزی بهتر شده و استنباط مردم این خواهد بود که شرایط خوب است و دولت در تنگنای ارزی قرار ندارد، شاید به این شکل است ولع تقاضا برای خرید ارز وجود نداشته باشد و با مسائل حقیقی افزایش نرخ ارز روبرو خواهیم شد.