در شرایط تورمی خط فقر معنایی ندارد / خط فقط ۱۸ میلیونی بی پایه و اساس است

ایمان زنگنه در گفتگو با پرونده نیوز در خصوص شایعه خط فقر ۱۸ میلیونی اظهار کرد: کارشناس مطالعات است که اولویت های خط فقر را تعیین میکند؛ زیرا او تجسم و ادراک مشخصی از شرایط موجود در نظر می گیرد. اگر خط فقر گریز از گرسنگی تعداد کالری خانوار باشد، چیزی معادل ۱۵ میلیون، حال اگر به آن درمان و آموزش مختصر اضافه کنیم، ممکن است، به ۲۰ میلیون هم برسد، چنانچه رفاه نسبی را در نظر بگیریم خط فقر ممکن است به ۳۰ میلیون هم برسد.
وی ادامه داد: چند نکته ای که می توان به آن اشاره کرد، ۱_ هدف برای چه طیفی است و چه نیاز هایی دارد. ۲_ در چه بخشی مورد لحاظ است روستایی، شهری یا کلان شهرها؟ این عوامل برای درست تعیین کردن شاخص طبقه بندی است که بدانیم افراد برخوردار نابرخوردار یا حداقل بر خوردار هستند و از آن جا که تعیین ملاحظات نکردیم نمی توان به شایعات خط فقر ۲۰ میلیونی اتکا کرد. مهمتر از همه اینکه شرایط تورم از سویی باعث فشار مالی مردم می شود و نمیتوانیم خط فقر را سالانه اعلام کنیم، ممکن است، ماهانه یا حتی روزانه تغییر کند ومردم در این خط جا به جا شوند.
کارشناس اقتصاد تاکید کرد: سیاست های موجود یا تک نرخی شدن ارز باید کمک می کرد افرادی که زیر خط فقر هستند، کمتر شود، آمار مناسبی نیست، اگر قرار باشد ۳۰ درصد ۶ میلیون افزایش پیدا کند، طیف گسترده تری در دهک های اول، دوم، سوم و چهارم نیز زیر خط فقر قرار می گیرند؛ زیرا میزان خط فقر از ۶ میلیون ۳۰۰ که حداقل دستمزد کارگر است، یک سوم خط فقر نیست، علی رغم افزایش حقوق معیشت آن ها را هم در بر نمی گیرد. فارغ از این آمار منتشر شده مطرح نکرده نرخ خط فقر را بر چه اساسی در نظر گرفته است؟ معیشت خانوار را چنانچه در نقاط روستایی یا شهری باشد، متفاوت است و گستره ی جغرافیایی مشمول خط فقر باشد، تاثیرگذار است. با توجه به این که مشخص نشده است که فقر نسبی یا مطلق است، برای حداقل معیشت گریز از گرسنگی مشخص نشده است بر آن روال تعیین می گیرد که شما چه سبد از کالری را درنظر می گیرید، گریز از گرسنگی یا رفاه را خط فقر باید منظور کنیم، اولویت برای کدام خانوار است. با توجه به ملاحظات پراکندگی جغرافیایی دهک های تحت تاثیر هزینه های متفاوت و هزینه مسکن کلان شهرها نیز مدنظر است.
زنگنه در پایان خاطر نشان کرد: قاعدتا سیاست دولت باید کمک کند، حداقل هایی امکان دست یابی باشد، اگر بخواهیم قدرت خرید ایران را با جهان قیاس کنیم، مقیاس قابل اتکایی اعم از کالا و خدمات را در نظر بگیریم، قدرت خرید بر میزان کار شاخص قابل اطمینانی است، در آمد و تبدیل انرژی تفاوتی نمی کند، شاید میزان رفاه را در نظر بگیریم تغییر کند، در نقاط مختلف سبد کالای یکسان برخوردار باشد، یک شاخص اقتصادی قابل اتکایی در اقتصاد ایران است. اگر سهم یارانه و تورم را در نظر بگیریم و یارانه ها عادلانه باشد، در صورت تورم کمرنگ دیده می شود، باید تورم تا حدی کنترل شود تا بتوانیم شاخص های درستی در نظر بگیریم.