حسین ابرقویی – ایده حذف صفر از پول ملی بار دیگر در محافل اقتصادی ایران مطرح شده است. سیاستی که در ظاهر، چهره اسکناسها را تغییر میدهد، اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا این اقدام میتواند گرهی از مشکلات اقتصادی کشور باز کند؟
حذف صفر تجربهای است که دهها کشور جهان آن را پشت سر گذاشتهاند. ترکیه در سال ۲۰۰۵ شش صفر از لیر برداشت و در سایه اصلاحات گسترده اقتصادی توانست ثبات نسبی به پول ملی خود بازگرداند. برزیل در طول چند دهه بارها صفر زد تا سرانجام با کنترل تورم و سیاستهای پولی دقیق، رئال را به واحدی معتبر تبدیل کرد. روسیه پس از فروپاشی شوروی با اصلاحات مالی و پولی توانست واحد پولی خود را بازتعریف کند. در مقابل، زیمبابوه و ونزوئلا نشان دادند که بدون مهار ریشههای تورم، حذف صفر تنها به یک چرخه تکراری تبدیل میشود: صفرها حذف میشوند، اما دوباره بازمیگردند.
دکتر علی رضایی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره شرایطی که حذف صفر معنا پیدا میکند، میگوید: این سیاست زمانی مطرح میشود که تورم طولانیمدت ارزش اسمی اسکناس را بیمعنا کرده باشد و حجم بالای اعداد در حسابداری و مبادلات روزانه، کارایی اقتصاد را مختل کند. در چنین شرایطی، حذف صفر میتواند به عنوان اقدامی برای بازگرداندن نظم ظاهری به نظام پولی مطرح شود. اما باید تأکید کرد که این سیاست تنها زمانی مفید است که همراه با ثبات اقتصادی و کنترل واقعی تورم باشد.
رضایی در بخش دیگری از گفتوگو هشدار میدهد: بزرگترین خطا این است که تصور شود حذف صفر بهتنهایی میتواند تورم را مهار کند. این سیاست هیچ اثری بر ارزش واقعی پول ندارد و اگر با اصلاحات ساختاری همراه نباشد، تنها به یک اقدام نمایشی تبدیل خواهد شد. هزینه سنگین چاپ اسکناسهای جدید، تغییر سامانههای بانکی و احتمال سردرگمی عمومی در دوره گذار نیز از تبعات منفی این سیاست است.
مریم شریفی، پژوهشگر اقتصاد پولی نیز در این خصوص می گوید:اگر حذف صفر بدون استقلال بانک مرکزی، اصلاح بودجه دولت و سیاستهای ضدتورمی جدی انجام شود، چیزی جز تغییر جلد یک کتاب فرسوده نخواهد بود. ظاهر تغییر میکند، اما محتوای مشکلدار همان باقی میماند.
شریفی ، به جنبههای مثبت این سیاست اشاره میکند و می گوید:نمیتوان منکر شد که اعداد بزرگ در حسابداری و مبادلات روزمره مشکلات زیادی ایجاد کرده است. حذف صفر میتواند این دشواریها را کاهش دهد، بر هزینه چاپ و نگهداری اسکناس اثر مثبت بگذارد و حتی از نظر روانی، تصویر با ثباتتری از پول ملی ارائه کند. تجربه ترکیه نشان میدهد که در صورت همراهی با اصلاحات واقعی، این سیاست میتواند به افزایش اعتماد عمومی کمک کند.
اقتصاد ایران طی سالهای اخیر با تورم مزمن، کاهش ارزش ریال و رشد حجم نقدینگی روبهرو بوده است. از نظر شکلی، حذف صفر میتواند مشکلاتی مانند بزرگی اعداد در مبادلات و حسابداری را حل کند و اثر روانی کوتاهمدت ایجاد کند. اما تجربه کشورهای دیگر و نظر کارشناسان نشان میدهد که بدون اصلاحات بنیادی همچون مهار تورم، استقلال بانک مرکزی و اصلاح ساختار بودجهای دولت، این سیاست بیشتر به یک اقدام نمایشی شباهت خواهد داشت تا راهحلی پایدار. حذف صفر میتواند نقطه آغاز اصلاحات باشد، اما هرگز جایگزین آنها نخواهد شد.

