- حسام مهدوی – این روزها، بازار شایعهها داغ است. مردم، چه پشت فرمان ماشین و چه در صف نانوایی، یک جمله تکراری را زیر لب میگویند: «میگن میخوان بنزین رو گرون کنن…»
هیچکس هنوز مطمئن نیست، اما کافیست فقط سایه این خبر بیفتد تا دلها بلرزد و جیبها، پیشاپیش، خودشان را جمع کنند.
افزایش قیمت بنزین — حتی اگر هنوز روی تابلوهای جایگاهها ننشسته باشد — موجی از نگرانی به راه انداخته است. مردم میدانند که این تصمیم، فقط یک عدد جدید نیست؛ شروع یک زنجیره است. زنجیرهای که از تاکسی و اتوبوس شروع میشود، میرود سراغ باربریها، بعد سراغ قیمت کالاها و مواد غذایی، و آخر سر، میرسد به همان سفره کوچک خانوادهها.
یک راننده تاکسی آرام میگوید: «اگه گرون کنن، من مجبورم کرایه رو بالا ببرم. اما مردم از پسش برمیان؟»
یک مغازهدار توی بازار با نگرانی نگاه میکند: «وقتی کرایهها گرون بشه، منم مجبورم روی قیمت اجناسم بکشم. بعد مشتری کمتر میاد. یعنی هم فشار میاد روی مردم، هم روی ما.»
کارشناسان میگویند که افزایش قیمت بنزین میتواند از یک طرف برای اقتصاد کشور مفید باشد؛ مثلاً جلوی قاچاق سوخت را بگیرد یا مصرف بیرویه را کاهش دهد. اما از طرف دیگر، اگر با برنامههای حمایتی همراه نباشد، فشار اصلیاش میافتد روی قشر آسیبپذیر جامعه.
دکتر سهرابی، اقتصاددان، توضیح میدهد: «هر اصلاح قیمتی، اگه با بستههای حمایتی و جبران درآمدی همراه نباشه، خطر تشدید نابرابری رو داره. ما نمیتونیم فقط قیمتها رو واقعی کنیم و انتظار داشته باشیم جامعه خودش رو تطبیق بده؛ باید برای مردم، بهویژه طبقات متوسط و پایین، چتر حمایت بسازیم.»
مردم اما، فعلاً فقط یک چیز میخواهند: ثبات.
«ما با همین وضعیت، به زور داریم زندگی میکنیم. اگه قراره گرون کنن، حداقل اول فکر کنن که چطور میخوان حمایتمون کنن…» این را یکی از مشتریهای یک فروشگاه کوچک میگوید و کیسه خریدش را محکمتر در دست میگیرد.
در نهایت، حتی اگر افزایش قیمت بنزین هنوز روی کاغذ باشد و نه در عمل، سایهاش به اندازه کافی سنگین شده است. و مردم، با چشمانی نگران، منتظرند ببینند این بار، تصمیمگیران چه نقشهای برایشان کشیدهاند.

